اما امروزه "نوآوری" و "فنآوری" بهعنوان پایه اساسی توسعه و از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رشد اقتصادی کشورها بهشمار میآیند و از منابع اصلی ایجاد و کسب مزیت رقابتی میباشند.
با توجه به اثرات شگرف شرکتهای SME بر رشد اقتصادی و توسعه کشورها، این شرکتها از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده و نیازمند رویکرد توسعه محور به آنها میباشیم.
یکی از چالشهای مهم کشورهای درحال توسعه، منبع محور بودن و وابستگی آنها به اقتصاد تک محصولی است و این امر سبب شده که در کشور ما علیرغم تأمین بخش اصلی درآمدهای صادراتی از نفت، در عین حال بهعنوان نقطه آسیب پذیر در تحریمهای ظالمانه و ایجاد مصائب برای اقتصاد و صنعت شود؛ لذا تکیه صرف بر بهرهبرداری منابع خدادادی در دراز مدت نمیتواند تأمین کننده ملزومات لازم برای رشد اقتصادی و صنعتی کشور شود.
اما امروزه "نوآوری" و "فنآوری" بهعنوان پایه اساسی توسعه و از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رشد اقتصادی کشورها بهشمار میآیند و از منابع اصلی ایجاد و کسب مزیت رقابتی میباشند.
در این راستا و به منظور مرتفع نمودن چالشهای حاصل از اقتصاد نفتی، برخی از کشورهای منطقه و خیلی از کشورهای درحال توسعه دنیا، استفاده و بهرهگیری از نوآوریهای فنآورانه را به منظور توسعه و گسترش محصولات مبتنی بر فنآوری بالا و گسترش شرکتهای این حوزه در جهت دستیابی به اقتصاد مبتنی بر فنآوری (اقتصاد دانش بنیان) درپیش گرفتهاند، بهطوری که شاهد این مدعا، برنامههای فنآورانه و حمایتی کشورهایی نظیر امارات، قطر، مالزی، برزیل و ... میباشد.
از آنجایی که "نوآوری" و "فنآوری" امکان انتقال کشورها از اقتصاد صرف مبتنی بر بهرهبرداری منابع طبیعی به سمت اقتصاد دانش بنیان که به منزله حرکت در مسیر توسعه اقتصادی پایدار میباشد را فراهم مینمایند، لذا ایجاد زیرساختهای لازم برای شکل گیری و حمایت از شرکتهای دانش بنیان که استفاده از نوآوری فنآورانه را محور اصلی فعالیت خود قرار میدهند، بسیار حائز اهمیت میباشد.
بر همین اساس در کشورمان نیز در سالهای اخیر مسئولان به اهمیت این قضیه پی برده و بارها در توصیههای مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) به حرکت در مسیر اقتصاد دانش بنیان به منظور ایجاد ارزش افزوده بیشتر در اسناد بالادستی، از جمله راهبردهای اقتصاد مقاومتی تأکید شده است. نامگذاری سال 1398 بهعنوان "رونق تولید" از بارزترین این موارد بوده، زیرا هدف دشمنان ایران اسلامی، تضعیف اقتصاد کشور میباشد که در صورت تحقق کامل اقتصاد دانش بنیان و استفاده از ظرفیت نخبگان جوان و حمایت از آنها به منظور به منصه ظهور رساندن ایدههای فنآورانه، میتوان بهراحتی با آنها مقابله نمود و همچنین از خام فروشی منابع نفتی که نشانه رشد اقتصادی اما بدون ایجاد رونق تولید میباشد، جلوگیری کرد. لذا به منظور توسعه نتایج ملموس اقتصادی برای مردم که بالتبع، رونق تولید را نیز درپی خواهد داشت، باید برای اجرایی نمودن اقتصاد دانش بنیان و ابعاد مختلف آن در سطوح مختلف اقدام ویژه نمود.
با ارزیابی اقتصادهای دنیا مشخص میشود که کشورهایی که به صنعت دانش بنیان توجه نمودهاند، از رشد پایدارتری برخوردار بوده، بهطوری که میزان نقش صنایع مبتنی بر فنآوری در تولید ناخالص داخلی این کشورها روز به روز درحال افزایش است؛ اما متأسفانه علیرغم تلاش مسئولان و نهادهای ذیربط در کشورمان، سهم صنایع دانش بنیان در تولید ناخالص داخلی بسیار ناچیز بوده که این امر بیانگر آن است که ضمن شناسایی مشکلات مربوطه، باید برنامههای حمایتی ویژهای از شرکتهای این حوزه بهعمل آید.
بر اساس شاخصهای رقابت پذیری مجمع جهانی اقتصاد، کشورها ضمن دارا بودن الزامات پایهای همچون نهادها، زیربناهای ارتباطی، بهداشت و آموزش باید دارای فضای اقتصاد کلان بهینهای در پارامترهای مختلف آن همچون تورم، نرخ بهره و ... باشند. اما در عین حال به منظور ورود به سطح اقتصاد کارآیی محور که از الزامات اقتصاد دانش بنیان میباشد، نیاز است به عوامل مختلف همچون ارتقاء سطوح آموزش تکمیلی، اثربخشی بازار کار و کالا و پویایی بازار، بهبود سطح آمادگی فنآوری (TRL) که از شاخصهای اساسی در سطح بنگاه و سطح ملی است و بالاخص توسعه بازار مالی توجه ویژهای نمایند.
ضمن اهمیت داشتن همه عوامل فوق، در این یادداشت به نقش بهسزای توسعه بازار مالی پرداخته میشود. از شاخصهای مطروحه در این عامل میتوان به در دسترس بودن خدمات مالی، تأمین مالی از طریق بازار داخلی سرمایه، سهولت دسترسی به وام، در دسترس بودن سرمایه برای سرمایهگذاری و از همه مهمتر ایجاد زیرساختهای مالی از جمله صندوقهای سرمایهگذاری همانند Fund ها در این امر خطیر نام برد.
حال به منظور ایجاد "رونق و جهش تولید" و تحقق اهداف متصور بر آن، باید در راستای حمایت از صنایع مبتنی بر فنآوری اقدامات ویژهای برای استفاده از ابزارهای مالی و سرمایهگذاری بدون بروکراسی متداول برای بهرهگیری شرکتهای دانش بنیان از منابع مالی برنامهریزی و اجرا شود.
با توجه به ذات شرکتهای دانش بنیان و فلسفه نوآوری، ریسک حاکم بر نتیجه گرفتن این شرکتها بالا بوده، لذا در دسترس بودن سرمایه و ایجاد سازوکار مناسب برای تأمین سرمایه این پروژهها بر کارآفرینی فنآورانه و رشد صنعت بسیار تأثیرگذار میباشد.
نهادها یا بازار سنتی تأمین مالی برای سرمایهگذاری در شرکتهای دانش بنیان دارای پتانسیل خوبی بوده، اما به دلیل متفاوت بودن سطح ریسک و عدم قطعیت حاکم بر این صنایع، این گروه از اراده کافی برای سرمایهگذاری برخوردار نبوده که دلیل اصلی آن، عدم آشنایی با فرهنگ اکوسیستم کارآفرینی فنآورانه میباشد که در این خصوص باید نسبت به تبیین فرهنگ سرمایهگذاری در صنایع دانش بنیان یا صنایع پیشرفته اهتمام ویژهای نمود. به همین دلیل است که در کشورهای پیشرفته با توسعه بازارهای مالی و بالاخص امکان فرهنگ سازی برای سرمایهگذاری در شرکتهای استارتآپی و دانش بنیان توانستهاند تا حدی امکان مشارکت سرمایهگذاران بازارهای سنتی را برای اقتصاد دانش بنیان خود فراهم نمایند.
بهطور کلی ایجاد صنایع پیشرفته و شرکتهای مبتنی بر فنآوری بالا برای تحقق گذر از اقتصاد منبع محور به کارآیی محور نیازمند سرمایه بوده که تأمین آن دارای سازوکار متفاوت از سایر صنایع و ویژه خود میباشد. بهعنوان نمونه، استفاده از خدمات تأمین مالی بانکها به شیوه متداول آن برای شرکتهای دانش بنیان و استارت آپهای مبتنی بر فنآوری به دلیل عدم قطعیت موجود در آنها در دستیابی به نتیجه و محصول و همچنین نیاز بانکها به وثیقههایی همچون وامهای سنتی، جوابگو نبوده و کارآیی ندارد. البته اخیراً برخی از بانکها از طریق ایجاد مؤسسات سرمایهگذاری در زیرمجموعه خود تلاش به ورود در سرمایهگذاری شرکتهای دانش بنیان و صنایع پیشرفته به دلیل مشاهده ارزش افزوده بالای برخی نمونههای موفق کردهاند. این نشان میدهد که بانکها و حتی سرمایهگذاران سنتی با دیدن شواهد موفق از استارت آپهای دانش بنیان و سود حاصله تمایل به حضور در این عرصه را داشته اند، فلذا لازم است فرهنگ سازی مناسب از طریق نهادهای ذیربط دولتی و ایجاد سیاستگذاریهای تشویقی برای حضور آنها فراهم شود.
با توجه به ریسک و عدم قطعیت موجود در دستیابی به محصول و خروجی بازار محور در کارآفرینی فنآورانه و دانش بنیان، تجربه کشورهای پیشرو نشان میدهد که استفاده از شیوه سرمایهگذاری ریسک پذیر (VC) از بازدهی خوبی برخوردار میباشد که البته در سالیان اخیر در کشور برخی شرکتها و صندوقهای ویژه در این حوزه وارد شدهاند؛ اما با توجه به رشد پیدایش شرکتهای فنآور و گستردگی بازار این شرکتها، هنوز VCها به اندازه کافی نبوده و یا برخی از آنها بهصورت متمرکز در صنعت خاصی ورود پیدا کردهاند و لازم است از اینگونه VCها با حمایت و سیاستهای تشویقی دولت برای حوزههای مختلف دانش بنیان ایجاد شود.
همچنین طبق تجارب کشورهای پیشرو در تأمین مالی استارت آپها و صنایع پیشرفته میتوان تأسیس صندوقهای حمایت مالی همچون صندوق حمایت از تحقیقات و توسعه صنایع پیشرفته و صندوقهای سرمایهگذاری در حوزه صنایع پیشرفته را در اولویت برنامههای کشور برای رونق تولید قرار داد که البته باید سازوکار مناسب در راستای عدم اشاعه فرهنگ وام دهی متداول (با وثائق منقول و ...) را در این صندوقها پیگیری و نظارت نمود.
ضمناً میتوان از قابلیت تأمین ضمانت و وثیقه با تأسیس صندوقهای ویژه برای پشتیبانی از شرکتهای فنآور به منظور تضمین اعتبار در سیستم بانکی بهره برد تا بدین طریق سیستم بازار سنتی مالی و پولی کشور ترغیب به حضور در عرصه حمایت از صنایع پیشرفته و اقتصاد دانش بنیان شود.
با توجه به تلاش نهادها، شرکتها و صندوقهای حمایتی و تأمین مالی و ضمن سپاس از زحمات همه آنها باید اذعان نمود که هنوز با معیارهای واقعی ایجاد سازوکار مناسب تأمین مالی شرکتهای فنآور و دانش بنیان برای ورود کشور به سطح کارآیی محور فاصله داشته و میبایست با فرهنگ سازی، سیاستهای تشویقی و حمایتی از سرمایهگذاران، تنوع مناسبی در کانالهای تأمین مالی از قبیل افزایش صندوقهای VC، صندوقهای سرمایهگذاری با شیوه حمایتی متفاوت از بانکها، تأمین اعتبار از طریق لیزینگ محصولات، تأمین مالی با مشارکت منطقی در سهام، ایجاد بانک تخصصی صنعت دانش بنیان، بازار سرمایه شرکتهای فنآور، ایجاد سازوکار مناسب برای حضور سرمایهگذاران خارجی، ایجاد و توسعه صندوقهای تضمین اعتبار شرکتهای دانش بنیان و صنایع پیشرفته، حمایت از شیوههای مختلف تأمین مالی جمعی و ... بهوجود آورد.
هادی ادیب
عضو موظف هیات مدیره
شرکت مادر تخصصی صندوق حمایت از تحقیقات و توسعه صنایع پیشرفته
مهندس برق و دانش آموخته دکترای اقتصاد